وبسایت خبری کوردنیوزر،خبرها و رویدادهای ایران و جهان و مناطق کردنشین را در معرض دید بازدید کنندگان وکاربران محترم قرارمیدهد.ولازم به ذکراست وبسایت کوردنیوزکاملامستقل و وابسته به هیچ یک از جناحهای سیاسی نمیباشد. باتشکر مدیر وبسایت :علیرضاحسینی سقز
داستان طنز شکوفائی و اصلاح الگوی مصرف به سبک حاج آقا(قسمت چهارم)
18 / 1 / 1397 ساعت 3:28 | بازدید : 3179 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

 حاج آقا در اتاق خودش منتظر بود و یکی یکی مسئولین که اکثرا جدید الاستخدام بودند وارد شدند از تعداد 15 مسئول تعیین شده برای تشکیلات جدید حاج آقا 12 نفرشان را میشناخت چون همه توصیه شده مقامات مختلف اداره بودند ولی برای حاج آقای اون سه نفر سوال برانگیز بود که چرا اونا هم جز مسئولین هستند

در هر حال جلسه برگزار شد و حضار ضمن معرفی خودشان مدت زمان مدیریتشان را در ادارات دیگرهمچنین اسم مقام توصیه کننده شان را میگفتند تا حاج آقا بدونه توصیه چه کسی هستند تا اینکه رسید به اون سه نفر

 اولی گفت من هیچ سابقه مدیریت ندارم و آقای .... که رئیس کارگزینی هست شوهر خواهرمه نفر دوم هم که برادر خانم نوه عمه آقای رئیس بود که البته هرچند حاج آقا پیگیر استخدامش بود ولی تا اون موقع ندیده بودش ولی نفر سوم از همه جالبتر بود اون نه سابقه مدیریت داشت و نه پارتی فقط رتبه اول دانشگاه را داشت و از دانشگاهش برای استخدام نامه ای داشت مبنی براینکه بهترین و با فکر ترین مهندس کامپیوتره ولیاقت این را داره که بهترین موقعیت شغلی را براش فراهم کنید و در خاتمه توصیه شده بود در روند استخدام حتما با رئیس دانشگاه متبوعه تماس حاصل شود حاج آقا گفت رتبه اول بودن دلیل نمیشه که به همین راحتی وبدون تجربه کسی را به یک محفل دوستانه اجازه ورود بدن سپس  حاج آقا امر کردند بعد از جلسه همه بروند سر کارشان و فقط همین نفر آخر بماند تا توجیه اش کنم

وقتی همه رفتند حاج آقا به مدیر جدید گفت تو باید مدتی بصورت آزمایشی دراین اداره مدیریت کنی و اگر از آزمایش سربلند بیرون آمدی اونوقت من تصمیم میگیرم که مدیر دائم بشی یا نه

مدیر جدید هم بدون هیچ رو درواسی به حاج آقا گفت اگر شما به من نیاز دارین که من مدیرتان هستم آن هم با شرایط خودم نه شما ولی اگربه من نیاز ندارین مشکلی نیست سریعا از کار برکنارم کنین چون از چند کشوردیگه  پذیرش کار دارم اونجا امکاناتش هم بیشتر و حقوقش هم بهتره

حاج آقا چند لحظه به فکر فرو رفت تا به حال همه تملقش را میکردند و با لحن چاپلوسی باهاش صحبت میکردند خیلی براش عجیب بود که جوانی که هیچ تجربه و پارتی ای نداره صرفا با اتکا به مدرک تحصیلیش با این همه اعتماد به نفس مقابلش قد علم کرده همینطور داشت توی فکرش برای این جوان گستاخ تنبیهات متعددی در نظرمیگرفت که تلفن زنگ زد و حاج آقا به خودش آمد وقتی گوشی را برداشت رئیس بود که میگفت بیا دفترم کارت دارم

حاج آقا به مدیر جدید گفت فعلا برو کارگزینی تا خبرت کنم و سریع رفت اتاق رئیس

رئیس وقتی حاج آقا را دید دعوتش کرد بنشیند و گفت توی افرادی که تازه استخدام شدن شخصی به نام ... وجود داره حاج آقا گفت بله و نمیدونم چرا بدون هیچ تجربه ای رئیس کارگزینی اونو بعنوان مدیر معرفی کرده رئیس گفت اگر اینطوره که خیالم راحت شد حاج آقا گفت برای چی جناب رئیس ؟؟

رئیس گفت چون امروز به من خبر دادند یکی از نخبه ترین فارغ التحصیلان دانشگاه در امر کامپیوتر در این تشکیلات استخدام شده و همینطور مقامات بالا هم از این موضوع خبردار شدن و از من خواستند که حتما او را در مدیریت های فنی تشکیلات جدید استفاده کنم که حال میبینم با هوشیاری رئیس کارگزینی این امر انجام شده آفرین به رئیس کارگزینی و تشخیص خوبی که داره

حاج آقا گفت ولی این جوان خیلی گستاخ هست و میگه مدیریتم را اونجور که خودم میگم اداره میکنم نه اونجوری که شما میگین رئیس گفت حاج آقا برای یک تشکیلاتی که نام شکوفائی و نو آوری داره این هم یک نوآوریه ضمن اینکه توی تمام مسئولینی که انتخاب کردین فقط همین یک نفر متخصصه و ممکنه بتونه نو آوری ای داشته باشه

 حاج آقا انگار تمام غم دنیا ریخت توی وجودش ولی از آنجائیکه حاج آقا بیدی نبود که به این بادها بلرزه به روی مبارک نیاوردند و راهی دفتر خودشان شدند

ابتدا به کارگزینی زنگ زد که مدیر جدید را به دفترش بفرستند که چند دقیقه بعد مدیر جدید در اتاق حاضربود و حاج آقا با لحنی دلسوزانه گفت فرزندم ایران به وجود مدیران لایقی چون شما افتخار میکند و شما از همین الان میتونین مسئولیت بخش کامپیوترهای این تشکیلات را بعهده بگیرید و یهو فکری به ذهن حاج آقا رسید و گفت فرزندم چون به شما اعتماد پیدا کردم من ریاست کل بخش کامپیوتر اداره را هم به تو واگذار میکنم تا بهتر بتونی در مسئولیتت موفق بشی

بقیه داستان بزودی

ضمنا دوستانی که درخواست کردن نام اداره را بگویم لازمه بگم اولا این ادره تخیلیه ودوما من نمیتونم مثل مهران مدیری هر روز داگستری باشم چون بایگانی اداره ثبت احوال را در مرد هزار چهره بدنام کرده بود



|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
نظر سنجی

بنظرشماكدام يك ازشهرهاي كردنشين زيربيشترهدف تهاجم فرهنكي قراركرفته است؟

آرشیو مطالب
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



دیگر موارد
چت باکس

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)
تبادل لینک هوشمند

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان kurdnews و آدرس kordstan.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را د




آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 5108
:: کل نظرات : 147

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 47

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 2436
:: باردید دیروز : 4045
:: بازدید هفته : 9366
:: بازدید ماه : 58792
:: بازدید سال : 2190581
:: بازدید کلی : 6090760